معنی کوچک گشتن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
کوچک گشتن. [چ َ / چ ِ گ َ ت َ] (مص مرکب) رجوع به کوچک شدن شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) خرد شدن، کم وسعت و کم حجم شدن، اندک گشتن، مورد توهین قرار گرفتن. خفیف شدن.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.