معنی کوچکی کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کوچکی کردن. [چ َ / چ ِ ک َدَ] (مص مرکب) فرمانبرداری کردن. اطاعت کردن. در مقامات پایین از دستورها و اوامر مافوق پیروی کردن.
- امثال:
آدم تا کوچکی نکند به بزرگی نمی رسد، برای نیل به درجه ٔ بزرگی و فرماندهی باید از اطاعت وفرمانبرداری شروع کرد. (امثال و حکم ج 1 ص 23).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر