معنی کوه کوهان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کوه کوهان. (ص مرکب) گاو و یا شتری که کوهان وی مانند کوه باشد. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین). بزرگ کوهان. (فرهنگ فارسی معین):
فرستاده برجدری آمد برون
یکی بادپی کوه کوهان هیون.
اسدی.
جمازه ٔ راهرو، کوه کوهان... (سمک عیار از فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ گاو یا شتری که کوهان وی ماننده کوه باشد بزرگ کوهان: جمازه ای راهرو کوه کوهان. . .

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر