معنی کوره ده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کوره ده. [رَ / رِ دِه ْ] (اِ مرکب) ده کوچک و کم آباد. (آنندراج) (فرهنگ فارسی معین). ده کم جمعیت که چندان آبادانی نداشته باشد. (ناظم الاطباء). دهی بسیار کوچک و کم سکنه و کم حاصل. دهی کوچک و ناچیز و حقیر.ده کوره. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا):
من روشنم از دود غم روز به خویش
ای چرخ تو می دانی و این کوره ده خویش.
رکنای مسیح کاشی (از آنندراج).

فرهنگ عمید

ده کوچک و کم‌رونق، ده کم‌جمعیت و دور از آبادی،

حل جدول

روستای کوچک و دورافتاده

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) ده کوچک و کم آباد.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر