کوته بین در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
کوته بین. [ت َه ْ] (نف مرکب) کوتاه بین. (فرهنگ فارسی معین). اندک بین. خردک نگرش. کوتاه نظر. کم بین. خرده نگرش. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا):
نه بلند است به صورت که تو معلوم کنی
که بلند از نظر مردم کوته بین است.
سعدی.
و رجوع به کوتاه بین شود.
فرهنگ عمید
کوتاهبین
حل جدول
تنگنظر
تنگ نظر
مترادف و متضاد زبان فارسی
تنگنظر، کوتاهبین، کوتهفکر، کوتهنظر
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) تنگ نظر تنگ چشم: زلف جانان را چه نسبت با حیات جاودان ک حیف باشد این قدر کوتاه بین باشد کسی. (صائب)
پیشنهادات کاربران
خُرداندیش
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.