معنی کهنی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
کهنی. [ک ُ هََ / هَُ] (حامص) دیرینگی. عتاقت. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). کهن بودن. کهنه بودن. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به کهن و کهنه شود.
کهنی. [ک ِ] (اِ) خانه ٔ زمستانی. (فرهنگ رشیدی) (فرهنگ جهانگیری) (از برهان) (از آنندراج). || خرس. (فرهنگ جهانگیری). خرس را گویند، و آن جانوری است معروف. (برهان) (آنندراج).
فرهنگ فارسی هوشیار
دیرینگی، کهن بودن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.