معنی کهربایی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کهربایی. [ک َ رُ] (ص نسبی) منسوب به کهربا. (ناظم الاطباء). || به رنگ کهربا. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا): چهره از بیم کهربایی گشته. (ظفرنامه از امثال و حکم ص 1476). || (اصطلاح فیزیک) مغناطیسی. (فرهنگ فارسی معین).

حل جدول

آهنربایی، مغناطیسی

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) منسوب به کهربا، مغناطیسی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر