معنی کنست در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کنست. [ک َ ن َ] (اِ) آتشکده و آتشخانه. (برهان) (آنندراج). آتشکده را نامند و آن را کنشت نیز گویند. (فرهنگ جهانگیری). آتشکده. (ناظم الاطباء):
تویی معبود در کعبه و کنستم
تویی مقصود در بالا و پستم.
مولوی (از جهانگیری).
رجوع به کنشت شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

آتشکده، آتشخانه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر