معنی کمپرس در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
کمپرس. [ک ُ رِ] (فرانسوی / انگلیسی، اِ) (در اصطلاح فیزیک) عمل دستگاه متراکم کننده ٔ گاز بنزین و بخار موتور. (فرهنگ فارسی معین). || در اتومبیل به بخاری که از لوله ٔ اگزوز خارج می شود اطلاق می گردد. (فرهنگ فارسی معین). || تربند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). پارچه ای آغشته به آب گرم یا سرد که بر روی عضوی از بدن گذارند (مثلاً در سلمانیها پس از تراشیدن صورت یا جهت مداوای عضوی). (فرهنگ فارسی معین).
(کُ پْ رِ) [فر.] (اِ.) تکه پارچه خیسی که روی قسمت زخم شده یا ملتهب بیمار می گذارند.
پارچهای که برای تسکین درد یا قطع خونریزی روی عضوی از بدن گذاشته میشود،
عمل دستگاه متراکم کننده گاز بنزین و بخار موتور