معنی کمرویی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

مترادف و متضاد زبان فارسی

حجب، حیا، شرم،
(متضاد) پررویی، گستاخی

فرهنگ فارسی هوشیار

حالت و کیفیت کمر و توضیح هر کسی طبعا مایل است باینکه درباره او دیگران عقیده خوب داشته باشند و او را آدمی ارجمند و با ارزش بشمارند هر گاه این میل بدرجه شدت برسد و با حس بی اعتمادی بخویشتن همراه گردد کمرویی ظهور میکند. پس کمرو یی نتیجه بیمی است که آدمی دارد از اینکه مبادا او را دست کم بگیرند یعنی برایش ارزشی کمتر از آنچه خود او خواهانست قایل شوند. یا با کمرو یی. توام با خجالت: (در ایوان با کمرو یی بپدر سلام کردند و باطاق رفتند) .

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر