معنی کلاه‌ گیس در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کلاه گیس. [ک ُ] (اِ مرکب) گیسوی مصنوعی که زنان بی موی یا کم موی آن را بر سر گذارند. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به کلاگیس شود.

فرهنگ معین

(~.) (اِمر.) گیسوی مصنوعی که زنان بی موی یا کم موی آن را بر سر گذارند.

فرهنگ عمید

زلف و گیسوی مصنوعی که بر سر بگذارند،

حل جدول

پروک

پستیژ

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) گیسوی مصنوعی که زنان بیموی یا کم موی آنرا بر سر گذارند: می بینم روزی را که کچل شده و کلاه گیس بسر گذاشته است.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر