معنی کفل پوش در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کفل پوش. [ک َ ف َ] (نف مرکب) پوشنده ٔ کفل. || (اِ مرکب) نوعی از پوشش اسب است و آن را ترکان اورتگ خوانند. (برهان) (از آنندراج). پارچه ٔ دوخته ای که بر کفل حیوان باری و سواری اندازند که در تکلم آشرمه است. (حاشیه ٔ برهان چ معین). کپل پوش. ساغری پوش. (یادداشت مؤلف):
همه زین زرین یاقوت کار
کفل پوشهای جواهرنگار.
نظامی (از آنندراج)
چون کفل پوش که بر پشت خران اندازند
یقه ٔ پهن نگه کن که کنون می دارند.
نظام قاری (دیوان ص 126).
ای تکلتو به کفل پوش چو روزی برسی
خدمات جل فرسک برسان ایشان را.
(ایضاً ص 27).

فرهنگ عمید

پوششی که در زیر زین و بر روی کفل اسب می‌اندازند،

گویش مازندرانی

کپل پوش – روانداز پشتی چارپایان

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت اسم) پوششی که بر پشت اسب اندازند: (همه زین زرین یا قوت کار کفل پوشهای جواهر نگار) . (نظامی)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر