معنی کفاشی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کفاشی. [ک َف ْ فا] (حامص) کفشدوزی. کفش فروشی. (ناظم الاطباء). عمل و شغل کفاش. (فرهنگ فارسی معین).کفشگری. ارسی دوزی. (یادداشت مؤلف). || (اِ مرکب) دکان و مغازه ٔ کفاش. (فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

کفشگری

کلمات بیگانه به فارسی

کفشگری

مترادف و متضاد زبان فارسی

ارسی‌دوزی، کفش‌دوزی، کفش‌سازی

فرهنگ فارسی هوشیار

ساخته ی فارسی گویان از کفش پارسی کفشگری ‎ عمل و شغل کفاش کفشدوز ی، (اسم) دکان و مغازه کفاش.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر