معنی کشت ورزی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
کشت ورزی. [ک ِ وَ] (حامص مرکب) عمل زراعت. برزیگری. برزگری. کشاورزی. دهقنت. فلاحت. (یادداشت مؤلف). کشتکاری. (ناظم الاطباء).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.