معنی کشتی نشسته در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کشتی نشسته. [ک َ / ک ِ ن ِ ش َ ت َ / ت ِ] (ن مف مرکب) آنکه راکب کشتی است. کشتی سوار. ج، کشتی نشستگان:
کشتی نشستگانیم ای باد شرطه برخیز
باشد که بازبینیم دیدار آشنا را.
حافظ.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر