جدول یاب باشگاه حل جدول مسابقه جدول واژه های پیشنهادی درخواست معنی امکانات سایت وبلاگ جدول یاب فال حافظ استخاره آب و هوا نظرسنجی ها اوقات شرعی کشور های جهان
قوانین | تماس با ما | درباره ما

معنی کرین در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کرین. [ک َ] (اِخ) دهی است از دهستان شاهرود بخش شاهرود شهرستان هروآباد. کوهستانی است و 653 تن سکنه دارد. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).

کرین. [ک ُ] (اِخ) دهی است به طبس. (منتهی الارب).

کرین. [ک ِ / ک ُ] (ع اِ) ج ِ کره به معنی گوی. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء).

گویش مازندرانی

از توابع گیل خواران قائم شهر

فرهنگ فارسی هوشیار

(تک:کره) : گوی ها

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر
کرین: کرین. [ک َ] (اِخ) دهی است از دهستان شاهرود بخش شاهرود شهرستان هروآباد. کوهستانی است و 653 تن سکنه دا... کرین: کرین. [ک ُ] (اِخ) دهی است به طبس. (منتهی الارب). کرین: کرین. [ک ِ / ک ُ] (ع اِ) ج ِ کره به معنی گوی. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). کرین: از توابع گیل خواران قائم شهر کرین: (تک:کره) : گوی ها