معنی کرگدن مائی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کرگدن مائی. [ک َ گ َ دَ ن ِ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) ماهی زال. ختو. (از الجماهر). نیزه ماهی. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به ختو و نیزه ماهی شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر