معنی کرچک در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کرچک. [ک َ چ َ] (اِ) اسم ترکی خروع است. (فهرست مخزن الادویه). دانه ٔ بید انجیر. (ناظم الاطباء). بید انجیر. خِروَغ. (فرهنگ فارسی معین) (یادداشت مؤلف). گیاهی است از تیره ٔ فرفیون ها که یکساله است و دارای برخی گونه های پایا می باشد گونه های پایای کرچک تا 6 متر ارتفاع دارند و در آب و هوای گرم می رویند. ارتفاع گونه های معمولی گاه به 2 متر می رسد. انواع مذکور در نقاط معتدل از جمله ایران می رویند.برگهای این گیاه دارای پهنک بزرگ و منفرد پنجه ای شکل و دارای 5 تا 11 بریدگی عمیق دندانه دار با دمبرگ دراز است. گلهایش خوشه ای و بطور متقابل با برگهای انتهایی ساقه قرار دارند و شامل دو نوع گل نر و ماده است. میوه اش کپسول و پوشیده از خار و شامل سه دانه ٔ روغن دار است. قد دانه ها معمولاً میان 6 تا 26 میلیمتر است و وزنشان میان 70 میلی گرم تا 1/25 گرم است. دانه هارنگهای مختلف مانند خاکستری، سیاه، سفید، قرمز و قهوه ای دارند. از دانه های کرچک روغنی به دست می آید که مصرف صنعتی و دارویی دارد. (از فرهنگ فارسی معین).
- تخم کرچک، دانه ٔ کرچک که از آن کرچک گیرند. (فرهنگ فارسی معین).
- روغن کرچک، روغنی که از دانه ٔ پوست کنده ٔ کرچک گیرند و مصرف صنعتی و داروئی دارد. (فرهنگ فارسی معین).
- کرچک چینی، گونه ای کرچک که بیشتر در چین و افریقا بعمل می آیدو به صورت درختچه و پایا و دارای برگهای بیضوی و کشیده است. از دانه های آن مانند کرچک معمولی روغن تهیه می شود. دانه ٔ این گونه کرچک را حب ختایی گویند، کرچک هندی. بید انجیر ختایی. دند. کرچک خطائی. حب السلاطین. حب الملوک. خروع چینی. خروع صینی. چیپال گوته. جمال گوته. شجر حب الخطا. طاریقه. (فرهنگ فارسی معین).
- کرچک خطائی یا خطایی، کرچک چینی. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به ترکیب کرچک چینی شود.
- کرچک هندی، کرچک چینی. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به ترکیب کرچک چینی شود.

کرچک. [ک َ چ َ] (اِخ) دهی است از بخش بلده در آمل مازندران. (ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران رابینو ص 151).

فرهنگ معین

(کَ چَ) (اِ.) گیاهی است از تیره فرفیون ها که یک ساله است و دارای برخی گونه های پایا می باشد. برگ های این گیاه دارای پهنک بزرگ و منفرد و پنجه ای شکل و گل هایش خوشه ای و به طور متقابل با برگ های انتهایی ساقه قرار دارد. میوه اش کپسول دار و پوشیده از خار و ش

فرهنگ عمید

دانه‌ای درشت و روغن‌دار که روغن آن به‌ عنوان مسهل به کار می‌رود،
گیاه این دانه که علفی، یک‌ساله، و از خانوادۀ فرفیون است،

حل جدول

از دانه‌های روغنی

از دانه های روغنی

گویش مازندرانی

نام پرنده ای شکاری، نوعی عقاب

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) گیاهی است از تیره فرفیون ها که یکساله است و دارا ی برخی گونه های پایا میباشد (گونه های پایا ی کرچک تا ‎6 متر ارتفاع نیز پیدا میکند و در آب و هوای گرم میرویند) . ارتفاع گونه های معمولی کرچک به حدود 2 متر نیز میرسد. انواع مذکور در نقاط معتدل (از جمله ایران) میرویند. برگها ی این گیاه دارا ی پهنک بزرگ و منفرد و پنجه یی شکل و دارا ی 5 تا 11 برید گی عمیق دندانه دار با دمبرگ دراز است. گلها یش خوشه یی و بطور متقابل با برگها ی انتهایی ساقه قرار دارد و شامل دو نوع گل نر و ماده است. گل نر کرچک شامل کاسه ای مرکب از 5 تقسیم و تعداد بسیار ی پرچم با میله های منشعب است گل ماده نیز شامل 5 تقسیم است و درون آن مادگی با تخمدان سه خانه قرار دارد. میوه اش کپسول و پوشیده از خار و شامل سه دانه روغن دار است. دانه کرچک نسبت بگونه های مختلف از نظر بزرگی و وزن و رنگ فرق میکند و معمولا قد دانه ها بین 6 تا 26 میلیمتر و وزن آنها بین 70 میلی گرم تا ‎25 ,‎ 1 گرم است و رنگ آنها بالوان خاکستر ی سیاه سفید قرمز قهوه یی میباشد. از دانه کرچک روغنی بدست میاورند که مصارف صنعتی و دارو یی دارد خروع بید انجیر. یا تخم کرچک. دانه کرچک را گویند که از آن کرچک گیرند (کرچک) یا روغن کرچک روغنی را گویند که از دانه های پوست کنده کرچک گیرند و دارا ی مصارف دارو یی و صنعتی است. یا کرچک چینی. گونه ای کرچک که بیشتر در چین و هند و چین و افریقا بعمل میاید و بصورت درختچه و پایا و دارا ی برگها ی بیضو ی و کشیده است. از دانه های آن مانند کرچک معمولی روغن تهیه میشود کرچک هندی بید انجیر ختایی کرچک ختایی دند حب السلاطین حب الملوک خروع چینی خروع صینی چیپال چیپال گوته جمال کوته شجر حب الخطا طاریقه. توضیح: دانه این گونه کرچک را حب الخطا ئی گویند. یا کرچک خطا یی (خطائی) . یا کرچک هندی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر