معنی کرسیون در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کرسیون. [ک َ] (اِخ) نام پهلوانی تورانی. (فرهنگ شاهنامه ٔ ولف):
چو پیران و گرسیوز رهنمون
قراخان و چون شیده و کرسیون.
فردوسی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر