معنی کردمند در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کردمند. [ک َ م َ] (ص) جلد. تند. تیز. سخت یعنی بسیار جلدو تند و تیز. (برهان) (آنندراج). || (اِ) تعجیل. شتاب. تندی. تیزی. عجله. (یادداشت مؤلف).

فرهنگ عمید

چابک و چالاک، تندوتیز،

فرهنگ فارسی هوشیار

تند و تیز

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر