معنی کرا گرفتن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
کرا گرفتن. [ک ِ گ ِ رِ ت َ] (مص مرکب) کرایه کردن. (فرهنگ فارسی معین): به صواب آن نزدیکتر است که مزدوری چند حاضر آرم و ستور بسیار کرا گیرم. (کلیله و دمنه از فرهنگ فارسی معین). وقت آن شد که حجاج به جهت راه کعبه شتر کرا گیرند. (انیس الطالبین ص 203).
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) کرایه کردن: } بصواب آن نزدیکتر که مزدور ی چند حاضر م آرم و ستور بسیار کرا گیرم. . . . { (کلیله. مصحح مینوی)
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.