معنی کرایه نشینی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کرایه نشینی. [ک ِ ی َ / ی ِ ن ِ] (حامص مرکب) اجاره نشینی. (یادداشت مؤلف). عمل کرایه نشین. (فرهنگ فارسی معین): و زن و دو کودک عزیزش را از ناراحتیهای کرایه نشینی برهاند. (شوهر آهوخانم از فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ فارسی هوشیار

عمل کرایه نشین:. . . } وزن و دو کودک عزیز ش را از نا راحتیها ی کرایه نشینی برهاند ‎. {

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر