معنی کج نهاد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کج نهاد. [ک َ ن ِ / ن َ] (ص مرکب) کج سرشت. (آنندراج). بدذات. بداصل. بدعقیده. (ناظم الاطباء)
خاقانی اگر چه راست پیوندی
پیوند تو کج نهاد نپسندد.
خاقانی.
خون بدخواه نامراد خضاب
سینه ٔ خصم کج نهاد نیام.
هاتف.

فرهنگ معین

(~. نَ) (ص مر.) بدذات، بداصل.

فرهنگ عمید

کج‌طبع، کج‌سرشت، بداصل،

حل جدول

کج سرشت، کج طبع، بدخواه، بد ذات، بد اصل، نامراد

فرهنگ فارسی هوشیار

بد ذات، بد اصل، بد عقیده

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر