معنی کج افتادن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(کَ. اُ دَ) (مص ل.) (عا.) کج کردن، دشمن شدن.

فرهنگ فارسی هوشیار

(مصدر) کج افتادن با کسی. بدو بد بین شدن، تصمیم باذیت او گرفتن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر