کجکی | در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی - جدول یاب

کجکی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کجکی. [ک َ ج َ] (ص نسبی، ق) بطور. کج. بصورت کج. (یادداشت مؤلف). کج گونه. یک بری. حالتی غیر از حالت استقامت و راستی.

فرهنگ فارسی هوشیار

بطور کج و معوج: } کجکی راه میرود ‎. {

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر