معنی کجکول در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
کجکول. [ک َ] (اِ) کشکول. (فرهنگ فارسی معین). کاسه ٔ گدایان. (آنندراج): کجکول حلوایی پیش آورد...آن کجکول حلوا را در حضور خواجه گذاشتند. (انیس الطالبین ص 153). و رجوع به کشکول شود.
=کشکول
کشکول
(اسم) میوه گونه ای نارگیل که درویشان بدان زنجیر ی آویزند و لوله ای بیک انتهای آن وصل کنند و درون آن آب ریزند و بمراجعان دهند و یا آنرا وسیله گدایی سازند و آنچه را میگیرند (اعم از پول و یا هدیه) داخل آن میریزند. معمولا بر سطح خارجی کشکول اشعار و عبارات و شعار های درویشی را کنده کاری میکنند و چنین کشکولها یی نفیس و پر قیمت اند. توضیح: از روی شکل میوه این گونه نارگیل کشکول های فلزی (حلبی) یا سفالین نیز ساخته شده که در ایام عزا داری داخل آن آب میریختند و به تشنگان میدادند کشکل کشگل. یا کشکول گدایی. - 1 کشکولی که برای جمع آوری پول از مردم بکار برند، وسیله گدایی.