معنی کبرین در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کبرین. [] (اِخ) بگفته ٔ ابن البلخی در فارسنامه، موهو و همجان و کبرین جمله نواحی گرمسیری است مجاور ایراهستان به فارس (از فارسنامه چ اروپا ص 135). و حمداﷲ مستوفی در نزههالقلوب گوید: موهو همجان و کبرین سه شهر است میان فساو شیراز و هوایش مانند شیراز و آب روان دارد و باغستانش اندکی بود و انگور و میوه های سردسیری می باشد و در آن حدود نخجیر بسیار بود و مردم آنجا سلاحورز و بی باک باشد. (نزههالقلوب چ اروپا مقاله ٔ سوم ص 120).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر