معنی کاونده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کاونده. [وَ دَ / دِ] (نف) جستجو کننده. (یادداشت مؤلف). تفحص کننده. (آنندراج). ج، کاوندگان:
و دیگر که اند از پراکندگان
بدآموز و بدخواه کاوندگان.
فردوسی.

فرهنگ معین

(وَ دِ) (ص فا.) جستجوکننده، مفتش.

فرهنگ عمید

کسی که جایی را می‌کاود، جستجو‌کننده،

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) تفحص کننده تجسس کننده، کننده حفار، بحث کننده. ‎- 4 ستیزه کننده.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر