معنی کاوش کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) تفحص کردن تجسس کردن، کندن حفاری کردن: } عشق بهر سینه که کاوش کند خون دل از دیده تراوش کند . { (غزالی)
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.