معنی کاهل مزاج در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کاهل مزاج. [هَِ م ِ] (ص مرکب) سست. (آنندراج). کاهل رو. کاهل قدم. تن آسان.

فرهنگ فارسی هوشیار

سست نهاد (صفت) سست مزاج سست.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر