معنی کانون الاخر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) آتشدان (اعم از گلخن یا منقل آتش) : } چو گیرد آتش خشم تو با نیابد از دو عالم نیم کانون . { (انوری)، نام دو ماه از ماههای سریانی مشهور به } شهور رومی : { } نثار آرد عروسان را به بستان ز گوهر های الوا ماه کانون . { (ناصر خسرو) توضیح این نام از عصر اکدی اطق شده و در کتیبه های پالمیر هم بیکی از ماههای سال اطق گردیده. بعد ها کانون نام دو ماه سریانی گردید: یا کانون اول. (کانوناول) و آن ماه سوم از ماههای سریانی مشهور به } شهور رومی { است. یا کانون آخر. (کانون اخر) و آن ماه چهارم از ماههای سریانی مشهور به } شهور رومی { است، مرکز محل اصلی: کانون فساد، باشگاه: کانون سوار کاران. یا کانون خانوداگی (خانواده) . محل اقامت خانواده
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.