معنی کامرون در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
کامرون. [] (اِخ) جورج. استاد زبانهای خاوری در دانشگاه شیکاگو که کتاب «تاریخ باستانی ایران » مؤلف به سال 1935 م. از اوست. (حاشیه ٔ ص 16 کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.