معنی کافور دم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) کافوربار کافور بیز، برف بار (ابر) : } کافور و پیل اینک بهم پیل دمان کافور دم کافور هندی بر شکم بر دفع گرما ریخته. { (خاقانی)
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.