معنی کاردک در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کاردک. [دِ] (اِخ) هیپولیت ریوای مشهور به آلن نویسنده ٔ فرانسوی متولد در لیون (1804- 1869 م.). مؤلف «کتاب ارواح » و «کتاب مدیوم ها».

فرهنگ معین

(دَ) (اِمصغ.) ابزاری با تیغه فلزی دارای لبه پهن برای گستردن رنگ یا بتونه ساخته شده است.

فرهنگ عمید

کارد کوچک،
آلت فلزی دم‌پهن و دسته‌دار که در نقاشی برای آستر کشیدن، آمیختن، و ساختن رنگ‌ها به کار می‌رود،

مترادف و متضاد زبان فارسی

شفره، کاردچه، کزلک، گزلک

فرهنگ فارسی هوشیار

کارد کوچک، آلت فلزی دم پهن دسته دار که در نقاشی بکار می رود

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر