معنی کارخانه چی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کارخانه چی. [ن َ / ن ِ] (ص مرکب، اِ مرکب) کارخانه دار. کسی که کارخانه ای اداره کند. || قواد.

فرهنگ عمید

کسی که کارخانه‌ای را اداره می‌کند، کارخانه‌دار،

فرهنگ فارسی هوشیار

ترکی اسلامبولی جافخانه دار جه خانه دار در فارسی کارخانه دار کار فرما کار ژول

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر