معنی کاج خواری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
کاج خواری. [خوا / خا] (حامص مرکب) سیلی خواری:
بدان تا کاج خواری پیشه گیرد
چو شاگردان پذیرد زخم استاد.
سوزنی.
فرهنگ عمید
آنکه سیلی و پسگردنی بخورد: بدان تا کاجخواری پیشه گیرد / چو شاگردان پذیرد زخم استاد (سوزنی: لغتنامه: کاجخواری)،
فرهنگ فارسی هوشیار
سیلی خواری قفا خوردن: } بدان تا کاج خواری پیشه گیرد چو شاگردان پذیرد زخم استاد . { (سوزنی)
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.