معنی کاجی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کاجی. (حامص) لوچی. حَوَل. دوبینی.

کاجی. (هندی، اِ) اسم هندی تخم زردک است. (تحفه ٔ حکیم مؤمن). اسم فارسی حسوی است که از برور سازند. (فهرست مخزن الادویه).

فرهنگ معین

(ق.) کاش، کاشکی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر