معنی کاترین اول در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کاترین اول. [ن ِ اَوْ وَ] (اِخ) امپراطریس روسیه و زن پطر کبیر و جانشین او. آلبرماله در تاریخ خود نویسد: «پطرکبیر برای اینکه مبادا پسر فرزند مقتولش آلکسیس وارث سلطنت بشود در سال 1721 م. اصول و رسوم مربوطه ٔ به وراثت تاج و تخت را ملغی کرده اعلام نمود که من بعد تعیین ولیعهد بمیل خود تسار است و در این انتخاب تابع هیچ سابقه و رسمی نخواهد بود، لکن مرگ مجال نداد که جانشین خود را معین کند. زنش کاترین بمدد منچیکوف که سابقاً کاترین رختشوی خانه ٔ او بود به هر یک از افراد قراولان خاصه سی روبل رشوه داده و بکمک آنها امپراطریس یا ملکه ٔ روسیه شد. تا سال 1762 تقریباً هر وقت تغییر در سلطنت رخ میداد به همین روش بود و تا 27سال قانون جانشینی تسار و وراثت تخت و تاج عبارت بود از زور و رشوه و در وصف این احوال یکی از سفرای فرانسه مقیم روسیه چه درست گفته است: «اینجا مالک الرقاب کسی است که یا سرنیزه یا زرناب یا انباری پر از عرق دارد» دوره ٔ فرمانروائی کاترین شش ماه بود، پس از او تاج سلطنت به پسر آلکسیس موسوم به پطر ثانی رسید (1727- 1730) که دوازده سال بیش نداشت و منچیکوف میخواست او را داماد خود سازد اما منچیکوف مغضوب و به سیبریه تبعید گردید...» (تاریخ قرن هیجدهم و انقلاب کبیر تألیف آلبرماله ترجمه ٔ رشید یاسمی ص 91- 92).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر