معنی کاباره در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کاباره. [رَ / رِ] (اِ) بعضی فرهنگهای اخیر این صورت را بمعنی غار و شکاف و جای تاریک آورده اند. این لغت همان «کاباره » با کاف فارسی است و با کاف تازی صحیح نمی نماید. رجوع به «گاباره » شود.

کاباره. [رِ] (فرانسوی، اِ) میکده. دکان مشروب فروشی (شراب فروشی). خرابات. حانوت. میخانه. شرابخانه.

فرهنگ معین

(رِ) [فر.] (اِ.) میکده ای که در آن رقص و آواز و موسیقی هم هست.

فرهنگ عمید

مکانی تفریحی که در آن برنامه‌های رقص و موسیقی برای مشتریان اجرا می‌شود،

مترادف و متضاد زبان فارسی

بار، رستوران، مشروب‌فروشی، میخانه، میکده

فرهنگ فارسی هوشیار

میخانه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر