معنی ژولیده موی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ژولیده موی. [دَ / دِ] (ص مرکب) پریشان موی. آنکه موی و زلف آشفته و درهم دارد: اَشوع، اشعث، مرد ژولیده موی. شَعْثاء؛ زن ژولیده موی. (منتهی الارب). منتفش الشعر و منتفشهالشعر؛ ژولیده موی:
همی رفت ژولیده دستار و موی
کف دست شکرانه مالان به روی.
سعدی.
- ژولیده موی شدن، پریشان موی شدن. زلف درهم شدن. شَعَث. (منتهی الارب).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر