جدول یاب باشگاه حل جدول مسابقه جدول واژه های پیشنهادی درخواست معنی امکانات سایت وبلاگ جدول یاب فال حافظ استخاره آب و هوا نظرسنجی ها اوقات شرعی کشور های جهان
قوانین | تماس با ما | درباره ما

معنی ژلن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ژلن. [ژِ ل ُ] (اِخ) نام جبار ژِلا و سیراکوز از 490 تا 478 ق.م. وی بر کارتاژیها در هیمر ظفر یافت.

ژلن. [ژِ ل ُ] (اِخ) نام مردم سارماتی از اقوام اروپای قدیم. رجوع به سارماتی شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر
ژلن: ژلن. [ژِ ل ُ] (اِخ) نام جبار ژِلا و سیراکوز از 490 تا 478 ق.م. وی بر کارتاژیها در هیمر ظفر یافت. ژلن: ژلن. [ژِ ل ُ] (اِخ) نام مردم سارماتی از اقوام اروپای قدیم. رجوع به سارماتی شود.