معنی چینگانه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

چینگانه. [ن َ / ن ِ] (اِ) ترکی شده ٔ کلمه ٔ اروپائی تزیکان یا تسیگان سوزمانی. غربال بند. فیج. فیوج. غره چی. قرشمال.کولی. لوری. لولی. کوچ وبلوچ. (یادداشت مؤلف). رجوع به لوری و لولی شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر