معنی چپق در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

چپق. [چ ُ پ ُ] (ترکی، اِ) یک نوع حقه ای که در آن توتون ریخته و لوله ای بآن وصل نموده و بر روی توتون آتش گذاشته جهت گرفتن دود بکشند. (ناظم الاطباء). آلتی است برای کشیدن دود، دارای دسته ای که میانش سوراخ است و وصل به سر چپق، که عموماً ظرف گلی پخته است، میشود و یک طرف آن ظرف متصل به دسته و درطرف دیگر توتون ریخته آتش میدهند تا بتدریج سوزد و دود دهد. (فرهنگ نظام). سبیل گونه ای دارای سر و چوب که توتون در آن کرده، مثل سیگار و قلیان کشند. آلتی چون پیپ و سبیل مخصوص کشیدن توتون. نوعی پیپ. قسمی سبیل. آلت کشیدن نوعی توتون که بیشتر روستائیان و عوام الناس بدان وسیله تدخین کنند. || لغتی آذری مصحف چوبک فارسی (مصغر چوب)، بمعنی چوب تر نازک. ترکه. شاخه ٔ راست و جوان و تر. چوب. چوبک. چوب خرد.

فرهنگ معین

(چُ پُ) [تر.] (اِ.) نوعی آلت تدخین دارای دسته ای چوبی و سری سفالی که توتون را در سر آن ریخته و دود کنند.، ~کسی را کشیدن نهایت خشونت را نسبت به کسی اعمال کردن.

فرهنگ عمید

نوعی آلت تدخین با دستۀ چوبی و سر سفالی که توتون را در سر آن می‌ریزند و دود می‌کنند،

حل جدول

پیپ خودمانی

مترادف و متضاد زبان فارسی

پیت، چوپوق، آلت تدخین‌توتون، چپوق،
(متضاد) قلیان، سیگار

فرهنگ فارسی هوشیار

یکنوع حقه ای که در آن توتون ریخته و لوله ای به آن وصل نموده و بر روی توتون آتش گذاشته جهت گرفتن دود بکشند

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر