معنی چهارزانو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
چهارزانو. [چ َ / چ ِ] (اِ مرکب) نوعی از نشستن است. مربعنشینی. قرار گرفتن روی زمین به کیفیتی که هر دو ساق پا به جانب داخل خم و با یکدیگر متقاطع گردند و سر زانوان به جانب بیرون متمایل باشند و کف پا در زیر آن واقع شود:
گفتا منشین چهارزانو
کآن هست نشانه ٔ تکبر
ننشستند جز دو زانو
نیکوادبان و مردم حر
گفتم چه ادب کدام حری
بشنو ز من این حقیقت مر
آموخته ایم این ادب را
ما از عرب وعرب ز اشتر.
دهخدا.
رجوع به چارزانو شود.
(~.) (اِمر.) حالتی مؤدبانه از نشستن که ساق پای چپ زیر زانوی راست و ساق پای راست زیر زانوی چپ قرار می گیرد.
به حالتی از نشستن که زانوها در طرف راست و چپ و پای راست زیر زانوی چپ و پای چپ زیر زانوی راست قرار گیرد،