معنی چنگ ساز کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
چنگ ساز کردن. [چ َ ک َ دَ] (مص مرکب) چنگ نواختن. چنگ را بنغمه در آوردن. چنگ سراییدن:
در آن مجلس که عیش آغاز کردند
بیکجا چنگ و بربط ساز کردند.
نظامی.
|| آماده ٔ نواختن ساختن و کوک کردن چنگ:
مغنی بیا چنگ را ساز کن
بگفتن گلو را خوش آواز کن.
نظامی.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.