معنی چنگال یازیدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
چنگال یازیدن. [چ َ دَ] (مص مرکب) دست درازی کردن. قصد و آهنگ کردن:
بیازید چنگال گردی بزور
بیفشرد یک دست بر پشت بور.
فردوسی.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.