معنی چمباتمه نشستن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

چمباتمه نشستن. [چ ُ م َ / م ِ ن ِ ش َ ت َ] (مص مرکب) سر پا نشستن. چمبک زدن. چندک زدن. به چک نشستن. پس زانو نشستن. چمباتمه زدن. و رجوع به چمباتمه شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

(مصدر) چندک زدن سرپا نشستن پس زانو نشستن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر