معنی چلمن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

چلمن. [چ ُ م َ] (ص) چِل. در تداول عامه، کسی که زود فریب خورد. گول. در اصطلاح عوام، مرادف پخمه و پپه و پفیوز است. فریب خوار. آنکه به فریب مال وی توان ستد.غَیّی. نادان. سفیه. ابله. هپل هپو. ضعیف عقل. دبنگ. هالو. خل. و رجوع به پخمه و پپه و چل و چلمنی شود.

فرهنگ معین

(چُ مَ) (عا.) (ص مر.) گول، پخمه، بی دست و پا.

حل جدول

آنکه زود فریب می خورد، هالو.

آنکه زود فریب می خورد، هالو

مترادف و متضاد زبان فارسی

بی‌حال، بی‌دست‌وپا، دست‌وپاچلفتی، سست، سست‌عنصر، نالایق،
(متضاد) زبروزرنگ، ابله، بله، پخمه، کم‌عقل، کانا،
(متضاد) باهوش، عاقل

فرهنگ فارسی هوشیار

کسی که زود فریب خورد پخمه پیه.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر