چشم زد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
مهره سیاه و سفید که برای دفع چشم زخم به گردن کودک آویزند، کنایه از: زمان بسیار کم. [خوانش: (~. زَ) (اِ.)]
مهرهای سیاه و سفید که برای دفع چشمزخم به گردن کودک آویزان کنند، خرمک،
[مجاز] زمانی بسیاراندک، مدتی اندک بهقدر یک چشم بر هم زدن: گر دور شدی ز چشم رنجور / یک چشمزد از دلم نهای دور (نظامی۳: ۵۲۲)،
لمحه، لحظه، آن، ثانیه
(صفت) چشم زده، (اسم) مهره سیاه و سفید که برای دفع چشم زخم بگردن کودک آویزند، زمان اندک طرفه العین لحظه لمحه، (مصدر) اشاره کردن چشمک زدن.