معنی چشمه ٔ حیات در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

چشمه ٔ حیات. [چ َ / چ ِ م َ / م ِ ی ِ ح َ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) کنایه از آب زندگی. چشمه ٔ آب حیات. چشمه ٔ آب زندگی. چشمه ٔ حیوان. چشمه ٔ خضر. چشمه ٔ زندگی:
ای خاک بر سر فلک آخر چرا نگفت
کاین چشمه ٔ حیات مسازید جای خاک.
خاقانی.
مصطفی چشمه ٔ حیات و مرا
خضر چشمه به آب دیده ستند.
خاقانی.
لبهای تو خضر اگر بدیدی
گفتی لب چشمه ٔ حیاتست.
سعدی.
نقل است که ذوالقرنین در اوقات سیر بلاد و امصار حدیث چشمه ٔ حیات استماع کرد و بجانب چشمه ٔ حیات و ظلمات نهضت فرمود. (حبیب السیر چ قدیم تهران جزء اول از ج 1 ص 16). رجوع به چشمه ٔ حیوان و چشمه ٔ زندگی شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر